ما آشوری هستیم، بازماندگان همانها كه نام بردم، آنانكه می پنداشتند "ماردوك" ، خدای خدایان بود. وارثان سومریها، كه چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح، در بین النهرین تمدن درخشانی داشتند.آنان از كوهساران شرق بین النهرین و از سوی شمال شرقی این منطقه به سواحل دجله و فرات كوچ كردند، خط میخی از ابداعات آنان بود.
در ادبیات آشوری، قدرتمندان را "آقای" خطاب می كنند، اگرچه پیش از تاریخ پیش از آنكه "ماردوك" MARDOUK خدای خدایان آشوری بر "تیامات" TIAMAT الهه فرمانروا غلبه كند و او را از هم بدرد و زمین و آسمان را از وجود او بیافریند، قدرتمندان بانو بودند.
شاید ندانید كه خورشید، شمش، SHAMASH الهه بود و ماه "سین" SIN خدا، بگذارید از ابتدا آغاز كنم:
ما آشوری هستیم، بازماندگان همانها كه نام بردم، آنانكه می پنداشتند "ماردوك" ، خدای خدایان بود. وارثان سومریها، كه چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح، در بین النهرین تمدن درخشانی داشتند.آنان از كوهساران شرق بین النهرین و از سوی شمال شرقی این منطقه به سواحل دجله و فرات كوچ كردند، خط میخی از ابداعات آنان بود.
در هزاره سوم پیش از میلاد گروهی از شبانان سامی شمالغرب در جستجوی چراگاه مناسب به قلمرو سومریان تاختند و با غلبه بر شهر اكد قلمرو نازیبایی به نام اكد بوجود آوردند، زبان این مهاجمان سامی كه به زبان اكدی معروف است، یكی از شاخه های مهم زبان سامی و مبنای زبان عربی است.
دومین گروه مهاجمان به قلمرو سومر سامی های آمورو AMOURO بودند. آموروها، از جانب شمال بر سرزمین سومر یورش بردند و بر آن تسلط یافتند و با تأسیس سلاله آموریه، در 2200 قبل از میلاد، تمدن بابل را بنیاد نهادند.
نیم قرن بعد از این ماجرا، گروه دیگری از سامیان، بابل را فتح كردند و نخستین امپراتوری آشور را در بین النهرین بنا نهادند، تمدن بابل و آشور، ادامه همین تمدن است.
شگفت زده شدید كه ما هنوز زنده ایم؟ قرن بیست و یكم؟ گفتم پیش از "ماردوك" قدرتمندان را بانو خطاب می كردیم. آری، اینانا INANA ، خدا بانوی ملكه آسمان بود. هم او بود كه برای نخستین بار در پس پاسخ پرسش نیاكان انسان، یعنی دانایی به راز مرگ، برآمد.
او كه دل به دریا زد و به جهان زیرین، نزد خدابانو ارش كیگال، ERESHKIGAL رفت تا راز مرگ را دریابد و چون اقامتش در دنیای زیرین بدرازا كشید. خدایان انلیل ENLIL ، ننا و ایناكیINAKI ، بیاریش شتافتند.
مردمان در سوگ اینان به مویه نشستند. باز بگوییم كه در روایتی دیگر آسمان و زمین را خدابانو نامو NAMO آفرید. جهان به باور آنها كوهی یكپارچه بود. كه بن آن زمین و قله آن آسمان بود. خدای آسمان "آن"AN بود و خدای زمین خدابانو "كی" KI از آمیزش این دو انلیل، خدای هوا هستی یافت. پس انلیل میان "آن" و "كی" قرار گرفت و چنین بود كه "آن" و "كی" یعنی آسمان و زمین از هم دور شدند. باز می پنداشتند كه "نم مو" یا خدای بانو دریا زاینده ، آسمان و زمین و مادر خدایان بود.
باری، با قدرت یافتن تدریجی فرمانروایی اكد و بابل، تمدن سومر ادامه یافت و با ایجاد فرمانروایی آشور در 1200 قبل از میلاد مسیح، میراث این تمدن به آشوریها رسید، گفتیم بعد از پیروزی "ماردوك" بر "تیامات" قدرتمندان خدایان شدند و نه خدابانوان او كه سوار بر چهار باد و هفت صرصر(باد) خشمگین و نشسته بر گردونه توفان تیامات را از هم می درد. تن تیامات را چون صدف به دو نیم می كند، نیمی از آنرا آسمان و نیمه دیگر را زمین می سازد.
آن امپراتوری را "كورش" از هم پاشید. همچنانكه امپراتوری او هم از هم پاشید. از آن پس در تاریخ و دوران گم می شویم. اگر چه بازماندگان آن حماسه ها و اسطوره ها، ناگهان با ظهور مسیحیت، میداندار نفوذ و انتشار آئین مسیح می شوند. سلسه پادشاهانی چند همچون "آبگارها" بر شهرهایی كوچك همچون شهر "رها" فرمانروایی می كنند...
دنباله